روزهای بزرگ شدنت
سلام عزیزم......روزها و دقایق در حال گذرند چه خوب چه بد...قطار زندگانی در ریل ها و پیچ ها همچنان بدون توقف می رود و ما سرنشینان این قطار با هزاران امید و ارزو در انتظار مقصد خوشبختی و خوشحالی هستیم.......علیسانم کاش میتوانستم تصویر همه ی چیزهایی را که میخواهم را بکشم و به انها توان شدن بدهم"و همه ی ارزوهای من اول و اخرش به تو ختم می شود بزرگترین ارزویم اینه که خوشبخت خوشحال سربلند و موفق ببینمت میدانم که همه ی پدر و مادرها همین خواسته رو دارن ولی من احساس میکنم که نباید فقط ارزو داشته باشم من باید ببینم و بمیرم و تا حد توانم هم سعی میکنم و امیدوارم بی ثمر نباشن///اول اینکه امسال مدرسه ات رو عوض کردیم فکر کردم که محیط گلهای بهشت برات خیلی شلوغه با اینکه غیرانتفاعی هست دورو برت پر از دوس بود و تو هم که مثل خودم همه رو باور میکنی اما عزیزم زمان خیلی بدی شده به هر کی نزدیک میشی ضربه میخوری به هر کی اعتماد میکنی نارو میبینی و این اولین دلیلم بود که زیاد رفیق نداشته باشی و برای خودت زندگی کنی /برای خودت درس بخونی/نمیدونم وقتی اینا رو میخونی چند سالته و چقد درکم میکنی فقط بعنوان رفیق بی کلک که مادر میگن برات میگم به هرکسی اعتماد نکن که شکست میخوری تو تنها سرمایه و امید من در کل زندگی و سرنوشتم هستی و با امید دیدن آن روزها این روزها را فقط سپری میکنم.....اول صبحی این عکس و گرفتم اینا روش های خوابتن خخخخخختو رو خداااااااااااخخخخخخ اینجا میجاگو شدی