تعطیلات تابستان
علیسان جان سلام..........پسرم الان بیشتر از یک ماه میشه که مدرسه هاتون تعطیل شده و چون ماه رمضان بود تو هیچ کلاسی ثبت نامت نکردیم ولی از خدا پنهون نیست واقعا شلوغ شدیاصلا فکر نمیکردم که با گزشت زمان و با بزرگ شدنت اینقد شلوغیهات بیشتر بشه اخه تا سن شش سالگیت ارام ترین و حرف گوش کن ترین پسر فامیل بودی....مادر جان یه برنامه هایی یه کارایی میکنی که بعضی وقتا واقعا جون به لب میشمولی یه چیزی هم بگم که واقعا از دستت دلخورم و انشالله وقتی بزرگ شدی این خاطره ی تلخ رو برات میگمووووووووو حالا یه کمم از از بازیگوشیهات برات بگم که عاشق باشگاه هستی عاشق کاراته و زمین زدنو لباسای کاراته ی ابوالفضل رو می پوشی و ادای مبارزه گر ها رو در مییاری و منم که همش پیشت واقعا کم مییارم...تکیه کلامم این شده علیسسسسسسسسسسسان نکن نرو نزن یا اینکه از صبح تا شب جلوی تلویزیونی حتی وقتی بهت صبحانه و نهار و میدم تو نگاه میکنی و من لقمه هات رو تو دهنت میزارم حتی نگاه نمیکنی که چی میخوریبرات خودت شخصیت کارتونی درست کردی و میگی من مینجاگو هستم و همه ی اداهات مینجاگویی شده.......