علی سان رحیمیعلی سان رحیمی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

علی سان رحیمی

سفر به یاد موندنی شمال

1393/5/22 20:31
299 بازدید
اشتراک گذاری

اینجا داری اسکیمو میخوری توی پارک جنگلی رشتاینجا هم خونه عمو حمید اینا هست توی رشتاینجا هم خونه یعمو حسین اینا هست که برا نهار دعوت کرده بودن توی رشتاینجا هم استانه هست توی رشت که حرم برادرزاده ی امام رضا بوداینجا هم طبق معمول ماشین خریدی از بازار استانه البته دو تا ماشین و یدونه موتوراستفاده ی اخرین قطره ی شیر کاکایو اخه عاشقشیخوشگلم جمعه صبح رفتیم استارا و از اونجا به گیلان البته با عرفان اینا و خاله مهساخندونکمامان بزرگ بابایی اونجا از قدیم دوستای صمیمی داشتن که به اصرار بابایی شب رفتیم اونجا....وای ی  ی ی ی خیلی انسانهای مهربونی بودن تا سه روز نذاشتن بیاییم و اونجا موندیم با اونا همه جا رفتیم و خیلی خوش گدشت به جرات میتونم بگم بهترین مسافرتمون شد علی کوچولوی ما هم که با اونا انس گرفته بود و عشقم دستاتو دور گردنشون حلقه میکردی و اقا حمید رو بوس میکردیبوسوفت اومدنم هممون بغض کرده بودیم و مریم خانم و خانوادش دوباره اماده شدن و تا مسیر رودبار با ماشین خودشون اومدن و ما رو بدرفه کردن و اینطوری بود که مسافرتمون به یه خاطره ی خوب تبدیل شد

پسندها (4)

نظرات (5)

اتی مامان
23 مرداد 93 15:15
ایشالله همیشه به تفریح و خوش گذرونی باشیدعلی سان خاله چه کیفی کردی نوش جونت
مادر ناهیدو بابا مجتبی
پاسخ
اره خاله واقعا جاتون خالی
مامان مهدیه
24 مرداد 93 21:05
چه عکسهای قشنگی با دیدن این عکسهای زیبا واقعا هوس مسافرت کردم. اما تو فصل تابستون من سرم شلوغ توی آموزشگاه ونمیتونیم هیچ جا بریم. امیدوارم همیشه توی وب علسان جون خبر شادی و دلخوشی باشه.
مادر ناهیدو بابا مجتبی
پاسخ
ممنون مامانی/انشاالله دور هم میریم زیارت
فاطمه مامان باران
27 مرداد 93 0:03
سلام عزیز دلم همیشه به گردش و شادی معلومه مثل باران حسابی اب بازی کردی همیشه خوش باشی عسلم دوست داریم خاله جوم میبوسمت گلم
مادر ناهیدو بابا مجتبی
پاسخ
اره خاله خیلی خاطره ی خوبی بود روی باران و ببوس
حانیه
7 شهریور 93 0:22
ای جانم علیسان جووون...چه عکسای قشنگی
مادر ناهیدو بابا مجتبی
پاسخ
ممنون خاله جونی
مامان ارمیا تپلی
14 شهریور 93 2:12
انشاالله همیشه به تفریح و شادی از عکساتون مشخصه حسابی خوش گذشته بهتون . اینم یه ماچ از طرف ارمیا به علیسان جون
مادر ناهیدو بابا مجتبی
پاسخ
اره نگو خاله خیلی باحال بود جاتون خالی